جوان آنلاین: هی!... یادت بخیر جوانی!... این چند کلمه را بارها از افراد سالمند و حتی میانسن شنیدهایم؛ کلماتی که هر چند با لحنی حسرتبار ادا میشود، ولی با قدری تأمل در آن، متوجه میشویم حاوی درسهای بسیاری است؛ اول اینکه بیانگر دورانی طلایی از زندگی است که حالا- در سنین میانسالی و سالمندی- به نیکی از آن یاد میکنیم و در آرزوی تکرار لحظاتی از آن هستیم. دوم اینکه من و شمای پابه سن گذاشته را ترغیب میکند به جوانترها بگوییم: «قدر جوانیتان را بدانید!» و این یعنی خود را ملزم میدانیم به فرزندان جوانمان تجربهها و دانستههایمان را انتقال دهیم تا از این ایام ارزشمند به خوبی استفاده کنند. سوم اینکه دوران جوانیمان را به ما یادآوری و شور و حال آن روزها را در ذهنمان تداعی میکند تا بدانیم که ما هم زمانی جوان بودیم و سری پرشور داشتیم، پس باید حال و هوای متفاوت جوانان امروز را درک کنیم و توقع نداشته باشیم شبیه ما رفتار و فکر کنند، اما یک درس بزرگ دیگر هم هست که شاید معدودی از ما آن را آموخته باشیم که البته از درسهای قبلی به مراتب مهمتر است؛ اینکه «فرزند جوان امروز ما حتماً و الزاماً نباید تکرار جوانی دیروز ما باشد» که اگر چنین باشد از قضا اصلاً خوب نیست و به معنای آن است که فرزند جوان ما نسبت به ۴۰-۳۰ سال پیش ما- که جوان بودیم- هیچ تغییر و تحول، پیشرفت و ارزشافزودهای نداشته است، اما چه بهتر که با ترسیم دوران جوانی الگوهای تحسینبرانگیزی که میشناسیم- ضمن پذیرش حال و هوای امروز فرزندانمان- تصویر جوانان موفق و اثرگذار دیروز را به او ارائه دهیم تا با مصادیق جوان شایسته و نمونه آشنا شود. با جوانانی آشنا شود که به تأسی از جوان رشید و شجاع کربلا، جنگجوی جنمدار میدان دفاع از حق علیه باطل بودند و او نیز میتواند با الگوگیری از چنین نمونه بارزی، در میدان زندگی همچون یک جنگجوی جسور با موانع و مشکلات بجنگد.
ایام میلاد خجسته حضرت علیاکبر (ع) و روز جوان، فرصت ارزندهای است تا با تقدیم شاخهای گل و هدیهای درخور، قدردان وجود فرزند جوان خود باشیم و قصههای شنیدنی جوانان قهرمان این مرز و بوم را برای او روایت کنیم.